کاکتوس خسته تو این پست یه گریزی زده بود به مطالعه ی همزمان چند کتاب

چیزی که ما بهش میگیم موازی خوانی

این اصطلاح رو مشاوران کنکور در مورد مطالعه ی همزمان چند کتاب از یک درس به کار می برن ولی اینجا مسئله کمی متفاوته

برای من یه ترفند خیلی خوب و پر بازده تو مطالعه همین موازی خوانی بوده

بزرگترین دستاورد این روش،مطالعه ی قطره ای و لذت بخش کتاب های پر حجم و سنگین بوده، طوری که اواخر مطالعه دلم نمیخواد کتاب تموم بشه و تا مدت ها مزه ش زیر زبونمه

معمولا سرعت مطالعه ی این کتاب ها کمتر از سایر کتاب هاست، ضمن اینکه هر وعده مطالعه حجم کمتری رو در بر می گیره

خب با این حساب مطالعه ی یه کتاب 400 صفحه ای و سنگین ممکنه چند ماه طول بکشه

آیا اون کتاب رو نخونیم و کلا سراغ کتاب های این شکلی نریم؟ یا مثلا تا یه جایی بخونیم و بعد رهاش کنیم؟ 

چاره چیه؟

برا اینکه خسته نشیم و کشش و شوق مطالعه ی این دست کتابها در ما حفظ بشه رو میاریم به روشی به اسم موازی خوانی

خب حالا این موازی خوانی یعنی چی؟ 

یعنی ما یه بسته ی مطالعاتی می چینیم برای خودمون و همزمان مطالعه ی اون کتاب ها رو پیش می بریم، یه بسته ی متعادل که کتابهاش تناسب دارند و تداوم و شوق مطالعه رو در ما حفظ میکنن

 

توی هر بسته ی مطالعاتی باید از چند گروه کتاب انتخاب کنیم مثلا :

کتاب تحلیلی(تاریخی/سیاسی/رسانه، فرهنگ و...) کتاب شعر، کتاب داستانی،یک منبع مذهبی(مثلا کتب روایی، کتب تفسیری و...)، یک کتاب موعظه طور(چه مذهبی و چه رشد فردی)، یک کتاب معرفتی(مذهب یا هرچیزی که بهش معتقدید و براتون منبع شناخته، مهم اینه درمورد مکتب مورد نظر شما باشه و در تفهیم اون به شما کمک کنه) و... 

 

خب خاصیت این کار چیه؟

  • موجب پیشگیری از تک بعدی شدن میشه

مثلا شما همزمان که کتاب سیاسی یا تاریخی مطالعه می کنید یه کتاب شعر هم کنارش دارید که هر وقت خسته شدید یه گریز کوتاه بهش میزنید و روحتون صفا پیدا میکنه و از خشونت و خشکی اون فضا کاسته میشه

 

همزمان با این ها حتما یه کتاب مذهبی ( یا هر موردی که منبع شناخت و دریافت شماست) می خونید که همزمان که قدرت تحلیلتون رو بالا می برید، افکارتون با اصول درست و صحیح هم پیوند بخوره

 

یه کتاب داستانی هم این وسط هست که مفاهیم ارزشمند رو با لطافت بیشتری به شما انتقال میده

خاصیت این نوع آثار هنرمند شدن در تعامل و انتقال دانش به دیگران هست

و اینکه آثار داستانی معمولا خیلی سریع تر پیش میرن و انگیزه و شوق مطالعه رو در فرد حفظ می کنه 

و... 

مهم اینه که انتخاب هر کتابی هدفمند باشه و بدونید با چه انگیزه ای دارید اون رو به بسته اضافه می کنید

  • مطالعه ی کتاب های سنگین و پرحجم دیگه براتون دشوار نیست، چون هم سرعت مناسبی دارید و مفاهیم در اثر فشار برای اتمام کتاب شهید نمیشن و هم با انگیزه و صبر می خونید و مطالعه ی کتاب بهتون می چسبه

توجه به چندتا نکته، مطالعه به این شیوه رو پر بازده تر می کنه

  • کتاب «خوب» بخونیم،کتاب خوب رو یا خود فرد بر اساس تجربه تشخیص میده، یا از افرادی مشورت می گیره که به پیشنهادشون تا حد زیادی اطمینان داره، انتخاب کتاب بد ممکنه تبدیل به یه تجربه ی تلخ و فرسایشی بشه و ما رو تا مدت ها از مطالعه دور کنه

 

  • سعی کنیم از یک دسته چند کتاب رو به صورت همزمان نخونیم، مثلا خوندن چندتا داستان یا چندتا اثر معرفتی به طور همزمان ممکنه ما رو خسته کنه یا تمرکزمون رو بهم بزنه، بهتره هر بار از هر حوزه فقط روی یک کتاب متمرکز باشیم

 

  • حتما مطالعه ی کتاب ها رو زمان بندی کنیم،یه سری کتاب ها روزانه خونده میشن اینها رو باید در ساعات مختلف روز پخش کرد و کتاب های دیگه رو بین روزها هفته پخش می کنیم،یا زوج و فرد و یا روزها خاص مثلا روزهای زوج کتاب تفسیری می خونیم و روزها فرد کتاب سیاسی/تاریخی و... 

هوشمندانه انتخاب کردن ساعت ها خیلی مهمه و خیلی کمک کننده

مثلا اثری که موعظه محوره بهتره ابتدای صبح خونده بشه که در طول روز حواسمون به چیزی که اون روز خوندیم باشه و رعایت کنیم

یا آثاری که نیاز به تفکر دارن یا خیلی جداب و هیجان انگیز هستند بهتره آخر شب خونده نشن چون مغز رو به فعالیت بیشتر وادار می کنن و عملا خوابمون رو می پرونن و موجب اختلال خواب میشن 

باز انتخاب ساعت هم تجربیه و باید امتحان کنید که کدوم کتاب رو در چه ساعتی بخونید

 

  • از کم شروع کنید، اگر تا دیروز مطالعه ی روزانه تون هم نظم خاصی نداشته فعلا تمرکز کنید رو نظم بخشیدن به همون مطالعه روزانه، بعد تک تک کتابها رو به برنامه تون اضافه کنید، البته هر چقدر هم که حرفه ای شدید یکباره ده نوع کتاب رو یکجا نخونید، پراکندگی زیاد کیفیت مطالعه رو پایین میاره

این تجربه ی ناقص من بود

اگر این روش رو مناسب می دونید شخصی سازیش کنید و ازش استفاده کنید

اگر تجربه ای دارید در  این زمینه به اشتراک بذارید تا ما استفاده کنیم