یکشنبه صبح با دوستان دوران مدرسه رفتیم تجدید دیدار و شیرازگردی، بعد از مدت‌ها بی‌توفیقی و دوری هم مشرف شدیم محضر حضرت احمدبن‌موسی(علیه‌السلام)، ولی نعمتی عزیز در شهری پرغوغا و نیازمند احیای معنویت...

حرم شاهچراغ برای من همیشه حس امن و آرامش یک پناهگاه محکم دارد و البته «غربت» و حس اجحاف و کم‌کاری ما در حق حضرت و ظرفیت حریم مقدس و پربرکتشان.

این بار با رفقا مدام در مورد حادثه ترور آبان صحبت می‌کردیم، موقع نماز در شبستان به بچه‌ها می‌گفتم یادتان هست تروریست قرار بود وارد شبستان شود و ازاین در وارد شود، خدام در را بسته بودند و مانع شده بودند، محل شهادت خانواده سرایداران و آن کولر گازی معروف حادثه در مسجد بالاسر به یادمان‌گونه‌ای تبدیل شده. مزار شهدای حادثه را خیمه‌ی محرمی زده بودند. عکس آرشام، برادر آرتین بازمانده‌ی خردسال حادثه، با مظلومیت و سن اندکش آدم را شرمنده وجود خودش می‌کرد...

بعد از نماز ظهر از حرم خارج شدیم.

حوالی اذان مغرب، در میانه‌ی جلسه هیئت خبردار شدیم حرم مورد حمله تروریستی قرار گرفته و بعدش بهت بود و حالی غریب...